سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبرهایی از دانشگاه صنعتی اصفهان-22: شب های صنعتی!

سلام.

دیشب صنعتی اصفهان یکی از عجیب ترین شب های خود را سپری کرد. افرادی که قصد برگزاری زود هنگام جشن چهارشنبه سوری را در یادمان شهدا و خوابگاه های دختران و پسران داشتند،انتظامات و مسئولین پر تعداد دانشگاه، و دانشجویان بسیجی، جامعه ای و به قولی مذهبی که قصد جلوگیری از برگزاری مراسمی گناه آلود را داشتند، و افرادی که برای تماشا آمده بودند، همه و همه شب شلوغی را برای صنعتی رقم زدند. گزارش این شب به زودی...

[نکته: یعنی می شود بروم کربلا؟...]

- ظهر این روز یاسر مرکزی از دانشجویان شناخته شده ی مذهبی، بین دو نماز ظهر و عصر اعلام کرد که دوستانی که مایلند حرکتی در جهت جلوگیری از سنت ناپسند برگزاری زود هنگام و گناه آلود چهارشنبه سوری انجام دهند پس از نماز به طبقه ی دوم بیایند.

- پس از نماز جلسه ی هماهنگی برای این شب، در طبقه ی دوم مسجد با حضور خواهران و برادران مذهبی برگزار شد. در این جلسه - گویا از ترس افراد غریبه!- در مورد کاری که قرار است امشب انجام شود سخنی گفته نشد و مسئول هماهنگی تنها از دانشجویان خواست ساعت سه و سی دقیقه ی بعد از ظهر در حیاط مسجد حاضر شوند. وی گفت فقط در همین حد بگویم که در برابر هر حرکت احتمالی آن ها، ما حرکتی خواهیم داشت.

- حدود ساعت سه به افرادی که شماره ی موبایل خود را داده بودند، پیامکی با مضمون: «فوری: ساعت 15:30 مسجد، نماز مغرب: بسیج» ارسال شد. اما دقایقی بعد، قرار نماز در بسیج به همان نماز در مسجد تبدیل شد.

- اما سلف پسران در این شب نورانی تر از همیشه شده بود! (گفتنی است که در سلف مانند بسیاری دیگر از نقاط دانشگاه از ابتدای سال تحصیلی جاری، دوربین کار گذاشته شده است.) و بچه های مذهبی به نوبت در کنار هم پشت میزهای کنار راهروی وسط سلف می نشستند و غذا می خوردند.

- محوطه ی یادمان شهدا (بین خوابگاه دختران و پسران) هم شبی سرشار از نور را تجربه می کرد! بچه های مذهبی (بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی، شورای مسجد) دو تا دو تا در این محوطه پخش شده بودند و گشت می زدند. قناعتی، مسئول انتظامات دانشگاه نیز به انتظامات دانشگاه دستور داد که چهار تا چهار تا گشت بزنند. برخی مسئولین نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه و مسئولین دانشگاه هم در این گشت زنی (و احتمالا راپورت دهی!) شرکت داشتند. اما دانشجویان نیز در این محوطه زیاد می گشتند و با وجود تذکرات مداوم انتظامات و شخص قناعتی مبنی بر پراکنده شدن(!) باز هم به نقطه ی دیگری می رفتند. قناعتی تهدید خود در مسجد را عملی کرده بود و انتظامات دانشگاه روبروی بانک ملی و نقاط دیگر مشغول عکس برداری آشکار از دانشجویان بودند. (از من هم چند تایی عکس در فیگورهای مختلف گرفته شد!) در حالی که صدای جیغ و داد فراوانی از سمت خوابگاه دختران می آمد، گاه به گاه از نقاط نامعلومی صدای انفجار مواد محترقه نیز می آمد. دانشجویانی که در گروه های بیش از دو نفره می ایستادند یا راه می رفتند با تذکر انتظامات دانشگاه روبرو می شدند.

- کم کم پسرها و دخترها به خوابگاه های خود رفتند و ادامه ی مراسم عجیب این شب در محوطه ی خوابگاه ها پی گیری شد.

- دانشجویان زیادی در محوطه ی روبروی خوابگاه پسران حاضر بودند. مطیع (رئیس مرکز معارف دانشگاه) نیز در میان دانشجویان حاضر شده بود و به بحث با آن ها می پرداخت. نیروهای انتظامات پر تعداد در میان دانشجویان حاضر بودند. گاه به گاه از گوشه و کنار، ترقه ای زده می شد. یک بار هم پشت اتاق انتظامات خوابگاه 2 آتش کوچکی زده شد که نیروهای انتظامات به سرعت با کپسول آتش نشانی، آتش را خاموش کردند و با تشویق های تمسخر آمیز برخی دانشجویان روبرو شدند. احتمالا می دانید که عکس العمل انتظامات در آوردن دوربین بود!

- شعرخوانی کودکانه ی برخی دانشجویان مهیج ترین برنامه ی این شب بود! حضور دانشجویان در محوطه ی خوابگاه ها تا پاسی از شب ادامه داشت.

- روز بعد، مراسمی با موضوع اعتیاد و حضور دکتر انوشه در سالن شهید آوینی برگزار شد. این بار هم دانشجویان مذهبی به شکل شفاهی یکدیگر را مطلع کردند که احتمالا به علت تعداد فراوان دانشجویان حاضر در این مراسم، تجمعی پس از آن صورت خواهد گرفت. با این وجود، اتفاقی نیفتاد.