سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خبرهایی از دانشگاه صنعتی اصفهان-21: به استقبال چهارشنبه سوری؟

سلام.

- روز یکشنبه 16 اسفند 1388،‌حجت الاسلام و المسلمین کریمی، معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه صنعتی اصفهان در بین دو نماز بحثی طولانی را شروع کرد. وی با بیان این سوال که «حفظ آبرو واجب است، یا کسب آبرو؟» گفت: آیت الله بروجردی معتقد بودند که کسب آبرو واجب نیست اما حفظ آبرو واجب است. وی ادامه داد: پس از اتفاقات پس از انتخابات، چیزی که من را آزار می دهد، حرف هایی است که در تهران، قم و ... می شنوم که مثلا می گویند: «دانشجویان صنعتی مگر درس هم می خوانند.» (و به این ترتیب و با نقل توهین دیگران به دانشجویان صنعتی سعی در تهییج آن ها کرد.) کریمی سپس به مراسم غلطی که 5 سالی است در دانشگاه صنعتی تحت عنوان چهارشنبه سوری دو هفته پیش از شروع عید باب شده است و مراسم سال پیش و اتفاقات ناگوار پیش آمده در آن،‌ اشاره کرد و گفت: شنیده ام بعضی از تهران می آیند در دانشگاه و می گویند برویم دانشگاه صنعتی حال می دهد! شنیده شده که برخی از این ها تهدید کرده اند که چه می کنیم. غلط کرده اند که تهدید می کنند. وی سپس با اشاره به راهپیمایی عده ای از دانشجویان برای توهین به امام، گفت: آن روز یک سر جمعیت در مقبره الشهدا بود و سر دیگر در مسجد. دکتر قربانی (رئیس وقت دانشگاه) به من گفت: چه جمعیتی! گفتم انگار خودمان هم باورمان شده است که کمیم. (این در حالی است که طبق عکس های موجود از این راهپیمایی، با وجود کم تعداد نبودن دانشجویان، به هیچ وجه جمعیت در این حد نبود!) کریمی گفت: در اسم هایی که به من دادند، نام دختر یکی از اساتید هم هست. جلوی هرکسی که خواست کار خلاف انجام دهد باید گرفته شود. اگر بچه ی استاد هم خواست کاری کند باید به کمیته ی انضباطی برود. کریمی با تشکر از حاجی عباسی (معاون قبلی دانشجویی رئیس دانشگاه) و بیان این که «ایشان زحمت هایی کشیدند.» از احمدزاده معاون جدید دانشجویی و همدانی گلشن رئیس دانشگاه، خواست که قاطعانه جلوی این مراسم غلط را بگیرند.  وی پس از تکبیر جمعیت نمازگزار، گفت: این تکبیر هم مال آقای همدانی، تا بدانند یک لشگر پشتشان است. کریمی در پایان با عذرخواهی بابت طولانی شدن سخنانش گفت به دلیل اهمیت این مسئله مجبور شدم زیاد صحبت کنم.

- در همین روز (16 اسفند 88)، طوماری از سوی دانشجویان مذهبی (بسیج، شورای مسجد و...) تهیه شده بود و در دو نسخه برای امضای دانشجویان قرار داده شد. در این طومار با تاکید بر مخالف نبودن با شادی و نشاط برای دانشجویان، از اقداماتی نظیر اختلاط زننده ی دختر و پسر، نوشیدن مشروب و رقص در مراسم سال گذشته اعلام انزجار شده و از مسئولین دانشگاه خواسته شده بود امسال جلوی این مراسم را بگیرند.

- شورای مسجد، بسیج دانشجویی، جامعه ی اسلام، تشکل دانشجویی آرمان، بسیج کارکنان، بسیج اساتید و انجمن اسلامی کارکنان، با انتشار نامه ی مشترکی به رئیس دانشگاه از اعمال زننده ی سال گذشته (آن طور که در نامه آمده بود: نوشیدن مشروب، اختلاط پسر و دختر، تلاش برای ورود به خوابگاه دختران، کشیدن چادر از سر یکی از خواهران) یاد شده و از مسئولین خواسته شده بود امسال جلوی این حرکت گرفته شود. رونوشت این نامه برای نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، «جهت استحضار» ارسال شده بود.

- هیئت رئیسه ی دانشگاه با صدور بیانیه ای (که روز دوشنبه 17 اسفند در مسجد نصب شد.)، بر جلوگیری از مراسم چهارشنبه سوری تاکید کرد.

- قناعتی، مسئول انتظامات دانشگاه دوشنبه بین نماز ظهر و عصر به ایراد سخنرانی در مسجد پرداخت. وی گفت: فردا شب هیچ مراسمی نخواهیم داشت و هرکس بخواهد لجبازی کند فیلم و عکس تهیه می شود و کمیته ی انضباطی قاطعانه برخورد خواهد کرد. وی از حاضران در مسجد خواست به گوش دوستان خود برسانند که فردا شب به هیچ وجه مراسمی تحت عنوان چهارشنبه سوری وجود ندارد.

- نشریه ی نسیم، دوشنبه 17 اسفند 88 در یک برگه ی آ-چهار منتشر شد. علی موسوی صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه بود. مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین آکوچکیان مسئول نهاد رهبری دانشگاه، نامه ی 400 تن از دختران خوابگاهی به رئیس دانشگاه جهت حفظ امنیت خوابگاه در شب بعد و «چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزی» مطالب این نشریه بودند.

- شماره ی دوم نشریه ی «خاکستر» به مدیر مسئولی هومن رضایی منتشر شد. (در آرم این نشریه آمده است: بترس از شعله های زیر خاکستر/ بیا اندیشه ی اندوه فردا کن) در این نشریه که به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن و با کمک کمیته ی زنان شورای صنفی منتشر شد، مطالبی از نیما فرازمند، علی مشمولی، مسلم میرعبداللهی، مینا میر رکنی و مصاحبه هایی با عبدالله مومنی و شهلا اعزازی آمده بود. در مطلب نیما فرازمند، در دو جا مذهب و آخرت «مخدر» نامیده شده بود (این مطلب منطبق بر اندیشه های کمونیستی بود.) که دست اندرکاران نشریه با خودکار سیاه آن را سانسور کرده بودند. گفتنی است این نشریه در 500 نسخه منتشر شد.

- شماره ی سوم نشریه ی «روشنا» با مطالبی از مازیار زمانی، بابک بقایی، علی خاکزاد، عرفان بادکوبه و فرزاد نعمتی منتشر شد. در این نشریه، طبق معمول بخش طنز، سیاسی ترین بخش موجود بود. در مطلب «خل» مانی اسلامی آمده است: «ما بچه ها خیلی خوشحالیم که هوشنگ مبسر ما شده. آقای ناظم [در شماره ی اول توصیف شده بود: کچل، دارای ریش، کت و شلوار قهوه ای (بدون کمربند)] هم خیلی خوشحال است که هوشنگ مبسر ما شده. نظر آقای ناظم به نظر هوشنگ نزدیک تر است.» در مطلب ابراهیم ژاله با نام «دانشگاه های ایران در سال 1404: به صورت مکاتبه ای حجت الاسلام شوید.» از «رئیس جمهور مادام العمر»، «شب حجله با حضور افتخاری نماینده ی رئیس جمهور»، «انجمن اسلامی مستقل زیر نظر بسیج و جامعه» و «طرح تحول جنسیتی» در سال 1404 سخن گفته شده است. فیس بوک رحیم مشایی نیز یکی از ایده های طنز مطلب کتایون میرشکاک بود.

- محمد جزلائیان نشریه ی «جمهور» را با مقاله ی «قانون برای همه» منتشر کرد. در این مطلب با نقل بخش هایی از اساسنامه ی بسیج، به تعریف نشدن امکان کار سیاسی در بسیج و عدم وجود ناظری بر بسیج سخن گفته شده و از مسئولین خواسته شده بود با کار سیاسی در بسیج مقابله کنند تا قانون به شکل یکسان برای همه اجرا شود.